روانشناسی مزاج بلغم(سرد و تر)

عنصر آب و ویژگیهای روحی مزاج بلغم:

عنصر آب نسبت به عنصر خاک سبک تر اما از هوا و آتش سنگین تر است .عنصر آب معادل خلط بلغم در بدن میباشد.

آب را در هر ظرفی بریزید به شکل همان ظرف در می آید چه آن ظرف پارچ باشد یا استکان و لیوانی که ممکن است به هر شکل و شمایلی باشد آب نیز به همان شکل در می آید افراد بلغمی مزاج هم از آنجایی که خلط بلغم بدنشان بر سایر اخلاط غلبه دارد افراد انعطاف پذیری هستند بیشتر از دیگران تابع جمعند و با شرایط جدید وفق پیدا میکنند .به تعبیری دیگر به خاطر رطوبتی که دارند لجباز نیستند (لجبازی از خشکی مزاج است و در سوداو صفرا دیده میشود  )

افرادی که با شرایط جدید یا شرایط سخت که موافق میلشان نیست و به مذاقشان خوش نباشد کنار نمی آیند در واقع افرادی هستند که در مزاجشان غلبه خشکی دارد خشکی باعث میشود تا نتوانند به راحتی به شکل ظرف مکان و زمان جدید درآیند

آب همواره  سرازیری حرکت میکند هیچگاه حرکت رو به بالا ندارد مگر با صرف انرژی و با کمک پمپ یا موتوری که با نیروی برق کار کرده کلی وقت و هزینه صرف میشود تا آب را به سمت بالا حرکت دهد اما به محض حذف انرژی آب سرازیر خواهد شد .حرکت رودخانه ها چشمه ها و برکه ها همه به سمت سطحی پایینتر و به سمت جلگه میباشد افراد بلغمی مزاج نیز از نظر روحیه و افکار اکثرا نیمه خالی لیوان را میبینند و زود نا امید می شوند و احتیاج به  پشتگرمی و حضور فردی امیدوار کننده و مشوق دارند تا مثل موتوری آنان را به سمت بالا و امیدواری حرکت دهد

به طور مثال فردی صفراوی با حرارت و شور و انرژی زاید الوصف خود میتواند مثل آتشی که باعث جوشش آب و تبخیر آن میشود فرد بلغمی را با روحیه شاد خود و با القاء انرژی مثبت از حالت آبی راکد یا سرازیر به سمت جلگه ، به بخار آب صعود کننده به سمت بالا تبدیل کند و اورا شاد و سرزنده و امیدوار به زندگی سازد اما همه ما میدانیم که با حذف حرارت و انرژی و با کاهش دمای محیط بخارها بالاخره به شکل شبنم و قطرات آب درآمده و مجدد به سمت و سطحی پایین تر نزول می کنند .و این در طبیعت و سرشت و شاکله بلغمی هاست که به سرازیری ها فکر میکنند و زود افسرده میشوند.

افراد بلغمی اگر بدون پشتوانه و تنها بمانند اگر در زندگی مشوق یا فرد انگیزه دهنده ای نداشته باشند طبق طبیعت و ذات خود همان حرکت رو به پایین را در پیش خواهند گرفت:مایوس و افسرده و منفی باف و کم انرژی .

اما این نیروی محرکه و انرژی دهنده به فرد بلغمی همیشه یک فرد صفراوی یا گرم مزاج نیست بلکه هر چیز گرمی مثل داشتن تغذیه گرم اعم از انجیر و عسل و خرما  بسیار موثر است 

گرما و حرارت حاصل از انرژی های معنوی و انس با خدا ،گرمای حاصل از زیارت مرقد معصومین ،گرمای حاصل از تلاوت قرآن هم میتواند نقش همان منبع پرحرارتی که آب وجودشان را گرم و متصاعد میسازد داشته باشد .

به هر حال افراد بلغمی نیاز به گرمی دارند  و این جزو طبیعتشان است .

به خاطر سردی و سرازیری نیاز دارند کسی نازشان را بکشد . نازکشیدن حکم حرارت و انرژی را برایشان دارد .

کنار برکه آبی بنشینید و با دقت در آن بیندیشید آب تمام وجود برکه را پر میکند لابلای تمام منفذها و خلل و فرج برکه راهی برای خود پیدا میکند وقتی از روی سنگفرشی که در بستر رودخانه ای پهن است عبور میکند لابلای تمام سنگ ها و سنگریزه ها را پر میکند

افراد بلغمی نیز چنیند!،ریز بین ،جزئی نگر ،به عمق مطلب می اندیشند مانند فقها نگاه بسیار عمیقی به زندگی دارند

مسائل بسیار  جزئی و بی اهمیت از نظر یک فرد دموی یا صفراوی، برای یک فرد بلغمی بسیار با اهمیت و بزرگ و پر رنگ جلوه میکند و وقتی آنرادرجمع گرم مزاجان مطرح میسازد احساس میکند مورد توجه قرار نمیگیرد ولی در واقع گرم مزاجان هدفشان بی توجهی نسبت به این فرد بلغمی نیست چرا که آنان کلی نگر هستند و همانگونه که آتش و باد نمی توانند به خلل و فرج بین سنگهای کف رودخانه یا دریا راه پیدا کنند برای همین هم صحبت و منظور فرد بلغمی را درک نمیکنند و ناخواسته باعث رنجش او می شوند .

به خاطر همین ریزبینی ها ،فرد بلغمی بسیار زودرنج و حساس است و احتیاج دارد دیگران درکش کنند و با توجه نمودن به او و ابراز اینکه می فهمیم چه میگویی یا ابراز اینکه تورا درک میکنیم ،وجودش را گرم سازند.

شاید حساسیت و ریز بینی و رنجور بودن بلغمی ها و سودایی ها شبیه هم باشد اما تفاوت آنان در رطوبت و خشکی است .هردو سرد اند اما سودایی ها خشک و بلغمی ها مرطوب اند.سوداوی ها منظم تر و کم خواب ترند .بلغمی ها عاشق خوابند و بی کینه تر از سوداوی ها .

خواب سبک ،خسیس بودن،پرفکر و خیال بود،بدبینی،انزواطلبی ناشی از غلبه سردی و خشکی است

خواب سنگین و ولخرج بودن و بی خیالی و انعطاف پذیری از غلبه رطوبت است .

مثل معروف"دنیا را آب برده فلانی را خواب برده " در مورد بلغمی ها و دموی ها صدق میکند چون رطوبت  هردوبالاست .

مزاج  خانمها در مقایسه با مزاج مردان سردی و رطوبت بیشتر دارد به خاطر همین خانمها در مقایسه با مردان ریزبین حساس وجزئی نگر می باشند و از نظر مردان اینگونه زنان مدام در حال شکوه و شکایت هستند و غر میزنند این شکایتها و نالیدنها در واقع نشانه نیاز آب به گرماست .و گرمای مفید برای آنان فقط اینست که متوجه شوند طرف مقابل آنان را درک میکند .

اما اکثر مردان که اطلاعی از مزاج و روحیه زنان ندارند از آنجایی که گرم و کلی نگر میباشند و از عالم جزئیات بی خبر، با دیدن بی قراری های چشمه و برکه ،بیل و کلنگ به دست گرفته و به خیال اینکه میتوانند اینگونه کمکی به طرف مقابل خود کنند و او را آرام سازند ،شروع به کندن زمین کرده و چه بسا  چاهی در مسیر چشمه حفر میشود و به طور کل آب چشمه به سرازیری زمین فرورفته و در سرمای وجود خاک بلعیده میشود .

استفاده از بیل کلنگ هم ناشی از کلی نگر بودن مردان است بی خبرند از عوامل جزئی و مطالب ریزی که باعث رنجش خاطر زنان میشود و مدام دنبال راه حل میگردندتا آنان را آرام کنند  .درحالی که فقط با کمی حرارت و وزش نسیمی ملایم (احساس همدردی)میشد طراوت بیشتری به چشمه بخشید .

بیشترین جایی که با تقابل اضداد مزاجها مواجه میشویم همین زندگی مشترک و زندگی دو فرد با مزاجهای متضاد زیر یک سقف است یکی فرو رفته در عمق تالاب ها و غرق شده در لای جلبکهای کف رودخانه سرگرم موجودات میکروسکوپی شناور در آب  و بی خبر از دنیای شگفت انگیز بادها و ابرهاو آتش ها ،دیگری مثل گردبادی پرجنب و جوش و صاعقه ای خروشان و سوزاننده و بی خبر از اسرار ذره ها ی ریز  زیر آب !!...

بلغمی ها همه سو نگر می باشند همه جوانب کار را در نظر میگیرند و با احتیاط و طمانینه پیش می روند و به خاطر همین ریسک نمیکنند .اما برعکس آنان صفراوی ها،یک سو نگرند و تیز به یک سو حمله میکنند و همه جوانب را در نظر نمیگیرند به خاطر همین  زیاد ریسک میکنندو اهل خطرند.

بلغمی هابه وضعیت موجود قانع و راضی اند و تنوع طلب نمیباشند

از نظر عاطفی بسیار آسیب پذیر میباشند در اثر بلاها و مصیبتها و فقدان عزیزان خود ،به خاطر حذف آن منبع انرژی ،دچار سردی شدید میشوندو این سردی همان افسردگی و پیری زود رس است .

همیشه لازم است در ایام خوشی و سلامت انسان انرژی  ذخیره برای روز مبادا داشته باشد تا هنگامی که گرمی ها از زندگی اش حذف شدند با این منبع ذخیره ادامه حیات دهد و دچار ورشکستگی عاطفی نشود و بهترین ذخیره انرژی برای روز مبادا دوستی و رفاقت با خدا و داشتن یاد او در دل چه شب چه روز چه در ایام خوشی چه در ایام ناخوشی است. اینگونه است که افراد بلغمی در صورت داشتن ایمان و تقوی در مقابل مشکلات زندگی کمتر آسیب پذیر خواهند شد .

همانطور که گفته شد بلغمی ها مثل آب چشمه در تمام خلل و فرج نفوذ میکنند و یکی از ویژگیهای رفتاری آنان اینست که با نرمی و انعطاف پذیری خود خیلی راحت تر از مزاجهای دیگر میتوانند در ذهن افراد نفوذ کنند

مهربانی و صبر و حوصله آنان بعلاوه نفوذپذیریشان باعث میشود بتوانند معلمان خوبی باشند  .پر حوصله واهل مدارا .

صبر و حوصله و انعطاف پذیری و خوش مشرب بودن از رطوبت مزاج است .خشکی مزاج باعث میشود فرد جدی و مغرور به نظر برسد.

دختران بلغمی نسبت به همسن و سالان گرم مزاج خود عاقل تر به نظر می رسند .

بلغمی ها درونگرا و خود خور میباشند همه چیز  را در خود میریزند و قدرت پنهانکاری در آنان بالاست .مثل دریا که هم کشتی  غرق شده در آن مخفی میشود هم نهنگها و کوسه های شکارچی در آن به دنبال گله ای از ماهیها به این طرف و آن طرف  شنا میکنند و هم غواصان در عمق اقیانوسها به دنبال کشف ناشناخته ها و اسرار ؛اما از بیرون به دریا که نگاه میکنی متوجه این غوغای عمق آب نمیشوی . ظاهرشان ساکت و صبور اما از درون خروشان .

چه بسا غواص ماجراجوی وجودشان با غور در اعماق خلقت،  شگفتی هایی از اسرار جهان  را کشف کند  که هرگز به چشم هیچ خلبان تیز پروازی نمی آمد !و بدینگونه  بلغمی ها استعداد فیلسوف شدند دارند .چه بسا با نگاه فقیهانه خود تفسیرهای عمیقی از آیات و نشانه های خلقت از خود به جای میگذارند .

پس میبینید که از یک مزاج با استعداد های گوناگون چه استفاده هایی میتوان کرد یک بلغمی میتواند فیلسوفی متفکر باشد که ظاهر دهان بسته و خموش اما درون در غوغا و خروش .و اگر قدر گوهر خود را نداند میشود فردی رنجور و منفی باف و سست و بی اراده و خموده که  جزئی نگری خود را فقط در عمق مرداب ها و لجن زارها خرج میکند .

به طور خلاصه اینگونه متوجه میشویم که غور زدن در اعماق و جزئیات از ویژگیهای بلغمی هاست حالا میتوان از این ویژگی در جهات مختلف استفاده کرد و همه چیز بسته به همت و طلب  شخص دارد.

از خصلتهای ویژه بلغمی ها  بی کینه بودن آنهاست،کینه از خشکی مزاج است و در سوداو صفرا شایعتر است و البته در دم و بلغمی که غلبه سودا داشته باشد دیده میشود.

بلغمیها هر چند حساس و رنجورند اما بدی ها را به دل نمیگیرند و میتوانند راحت از آن چشم پوشی کنند هر چند ممکن است ناراحتی در دلشان باشد اما هیچگاه هوس انتقام به سرشان نمیزند یا به رخ نمیکشند ؛کشتی که کف اقانوس غرق شده سالها کف اقیانوس میماند و هیچگاه به ساحل پس داده نمیشود .و اگر جسد حیوان یا انسانی در آب بیفتد بالاخره روزی به ساحل پس داده شده و از وجود آب دور میشود و در آن نمیماند.

 غلبه بلغم مثل این میمانند که یک لیوان آب به پارچی که پراز آب بود اضافه کنید چه اتفاقی می افتد ":آب اضافه بال در نمی آورد و به سمت بالا حرکت نمیکند بلکه به سمت پایین سرازیر میشود و بدین ترتیب ترشحات بدن بلغمی ها نیز زیاد میشود اول از همه سرازیر ترین قسمت بدن یعنی قوزک پاها دچار ورم و خیز میشود ترشح بینی و بزاقشان زیاد میشود و موقع خواب بالششان از آب دهانشان شسته میشود! وچه بسا این آب اضافی در مغز گنجایش نداشته و به شکل اشک از کاسه سر لبریز میشود .و یکی از راههای درمان  افرادی که دچار غلبه بلغم شده اند این است که اگر دیدید به خاطر موضوعی گریه میکنند جلوی گریه کردنشان را نگیریدفقط با آنان همدردی کنید  تا بدین طریق آب اضافی از مغزشان دفع شود.